سنگاندازی امریکا در پایان جنگ یمن
- کد خبر: 8072
- /
- فروردین 31, 1402 - ۶:۲۹ ب٫ظ
- /
- تحلیل هفتگی
سنگاندازی امریکا در پایان جنگ یمن.این حقیقتی آشکار است که بانی، باعث، فرمانده و پیگیر اصلی جنگ یمن انگلیس بود و در ادامه امریکا هم که ناتوانی و شکست ائتلافی انگلیسی، سعودی – اماراتی را مشاهده میکرد – مانند آنچه در لیبی روی داد – وارد عمل شد تا شاید بتواند هم مانع از پیروزی ملت یمن و به تبع آن محور مقاومت شود و هم آرام آرام با مدیریت میدان، انگلیسیها را از یمن اخراج و خود نیز در این نبرد تجارت خوبی از راه فروش سلاح به طرفهای درگیر راه بیندازد. حتی مداخله مستقیم امریکا نیز هیچ دستاوردی جز طولانی کردن جنگ نداشت. نکته مهم آن بود که امریکا از این جنگ درآمد هنگفتی داشت و به هیچ عنوان تمایلی برای پایان آن احساس نمیکرد.
به گزارش رک نیوز و به نقل از کانال اخبار سوریه در ایتا:باوجود تلاشهای چندباره سعودیها برای خروج از این باتلاق، اما همواره طرف انگلیسی و امریکایی مانع از این مهم میشدند. ولی با گذشت زمان و ضعیفتر شدن غربیها، مقامات سعودی این توان را در خودشان دیدند که کمی مستقلتر تصمیم گرفته و مسیر را برای تقویت مسیر خود جهت خروج از این بحران هموار کنند. این مهم پس از گشایشهای منطقهای با تغییر رویکرد توسط سران سعودی و پذیرش واقعیتهای منطقه و جهان مبتنی بر ناتوانی برای پیشبرد «مطامع» از طریق جنگ، آنها را به این فکر انداخت که شاید بشود «منافع» بدون هدر دادن بیش از پیش «منابع» تامین کنند.
🔸به همین دلیل آنها حقیقت تلخ ناتوانی برای شکست دادن ملت یمن را پذیرفته و به سمت شیرینی آرامش و در پناه آن هزینهکرد دلارهای نفتی در مسیر توسعه و پیشرفت خود حرکت کردند. این موضوع کاملا مبرهن است که چندان باب میل امریکا نیست. از بودجه 70 میلیارد دلاری نظامی سعودی که تقریبا یک چهارم پول صادرات نفت آنها به شمار میرود بخش عمدهای در جیب شرکتهای امریکایی و اروپایی میرود. اگر جنگ تمام شود، این بودجه به نصف و شاید هم یک سوم کاهش پیدا میکند که بدون شک از جیب طرف امریکایی و انگلیسی خارج میشود. فقط در یک رقم، بیش از 6 هزار تکنسین انگلیسی بیکار خواهند شد.
🔸به همین دلیل است که برخلاف ادعاهای مطرح شده توسط دولت بایدن، امریکا هیچ وقت دنبال پایان جنگ در یمن نبوده است، بلکه هدف قراردادن وضعیت شبهجزیره عربستان در حالتی مانند شبهجزیزه کره است. یعنی یک حالت نه جنگ و نه صلح وجود داشته باشد و طرفین هیچ وقت به آرامش نرسند. این غایت اهداف امریکا است. این مهم را میتوان در اسناد فاش شده اخیر پنتاگون دید. یکی از اسناد فاش شده اخیر پنتاگون حکایت از نگرانی واشنگتن نسبت به رایزنیهای دوجانبه ریاض و صنعاء و هراس آمریکا از اینکه انصارالله امتیازهایی از جانب عربستان بگیرد، دارد.
🔸سندی که نشریه اینترسپت آمریکا منتشر کرده، اشاره به این دارد که واشنگتن همچنان روند این مذاکرات به ویژه درخصوص پرداخت حقوق به کارمندان و نیروهای انصارالله را دنبال میکند. طبق گزارش این نشریه، پرداخت حقوق کارمندان دولتی، یک نکته پیچیده نه فقط برای عربستان بلکه برای همپیمانان آمریکایی آنها نیز است. دولت جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا خواستههای انصارالله برای اینکه عربستانیها حقوق بخش دولتی از جمله نیروهای امنیتی و ارتش را پرداخت کنند، نامتعارف میداند.
🔸اینترسپت نوشت که تیم لیندرکینگ، فرستاده آمریکا به یمن در کنفرانس خبری در اکتبر گذشته خواستههای انصارالله و اصرار آنها برای آنکه نخست، حقوق پرداخت شود و ابتدا به نیروهای امنیتی و ارتش انصارالله حقوق پرداخت شود، محکوم کرد و گفت که این مانعی است که طرف دیگر بسیار دشوار میتواند به آن فکر کند و کاملا غیرمنطقی است. با پیشرفت مذاکرات و روشن شدن این امر که امضای توافق میان ریاض و صنعاء غیرممکن نیست، آمریکا این امر را نمیخواهد.
🔸اینترسپت آورده است که آمریکا از مقاومت عربستان برای لغو محاصره چشم پوشی کرد و هدف این بود که چنین فشار شدیدی بر انصارالله إعمال شود تا انصارالله در توافق نهایی صلح، با دولت فراگیری موافقت کند که این دولت نقش نامحدودی را برای آمریکا و نمایندگان مورد حمایت عربستان فراهم کند. اما با پیشرفت مذاکره کنندگان، واشنگتن احساس نگرانی کرده و دیپلماتهایش شتابزده به منطقه آمدند تا خواهان ادامه فشار بر دولت انصارالله شوند؛ به این امید که این قراردادِ در دست اجرا را ناکام بگذارند.
🔸اینترسپت گزارش داد، در پی اخباری مبنی بر یک توافق صلح؛ لیندرکینگ در ۱۱ آوریل شتاب زده به ریاض رفت تا به رهبران عربستانی یادآوری کند که آمریکا تمایل به ادامه حمایت از نمایندگانشان در جنگ دارد. البته رئیس سازمان سیا و مشاور امنیت ملی امریکا هم یکی پس از دیگری به ریاض رفتند، اما بن سلمان به نظر احساس قدرت خوبی برای مقاومت در برابر این خواستههای نامشروع میکند.